فرانک لوید رایت، خالق بی نظیر خانه آبشار ، با دیدگاهی تکرار نشدنی
فرانک لوید رایت(Frank Lloyd Wright)، معمار آمریکایی عاشق طبیعت است که اغلب او را با اثر بینظیرش، “خانه آبشار”، به خاطر میآوریم. “هر بنای راستین کیفیتی دارد برگرفته از روح معمار آن و درک او از هماهنگی و تناسب”؛ این سخن رایت، بیش از هرچیز درمورد خود او صادق است. او معماری است که طبیعت را بسیار مقدس میداند و در تمامی آثار او، میل به زمینهگرایی و پیوند صحیح محیط طبیعی و محیط مصنوع کاملا مشهود است، به ویژه در خانه آبشار که در اینجا بیشتر به این بنای ارزشمند خواهیم پرداخت؛ اما قبل از آن بیایید کمی بیشتر از رایت بدانیم.
فرانک لوید رایت، اهل ولز انگلستان بود و پس از اینکه تحصیلاتش را در رشته مهندسی راه و ساختمان به پایان رساند، به شیکاگو رفت. قطعا، کار کردن نزد افراد بزرگی مثل ” سالیوان و ادلر”، بر موفقیت او بیتاثیر نیست، سالیوان از بزرگترین پیشگامان معماری مدرن است که تاثیر به سزایی در روند حرفهای رایت داشت. در آن روزها، مکتب شیکاگو در معماری فعال بود و رایت از طریق اساتیدش، بیشتر از هر کسی به اصول این معماری مسلط شد.
شاید داستان معروف زلزله توکیو و هتل رایت را شنیدهباشید، در آن حادثه تمامی ساختمانها ویران شدند ولی هتل رایت پا برجا ماند!
رایت اعتقاد زیادی به برقراری هماهنگی و توازن بین طبیعت و انسان داشت و سعی داشت این موضوع را با معماری ایجاد کند. او را پیشگام و خالق “معماری ارگانیک” میدانند. نظر رایت درباره شکلگیری این باور، به دوران کودکیاش بر میگردد، زمانی که در مزرعه پدریاش، به باوری عمیق از طبیعت رسیدهبود. رایت شکلگیری این دیدگاه را برآمده از آن دوران میدانست.
برخی از آثار رایت عبارتند از: خانه آبشار، موزه گوگنهایم نیویورک، هتل ایمپریال توکیو، خانه روبی، معبد یونیتی در ایلینوی، مرکز مردمی شهرستان مارین، تلییزن وست، مرکز بخش شهری مارین، شهر برود آکر، برج پرایس، کلیسای عیدبشارت، هتل امپریال، خانه انیس، تالیسین غربی، برج یک مایلی، خانه هالی کاک.
فرانک لوید رایت معتقد است: برای قضاوت درباره یک معمار کافی است به پلان زمینی او نگاه کنیم. در این مرحله و همانجا معلوم میشود که استاد است یا هرگز استاد نخواهد شد. اگر تمام نماهای ساختمانهای اصیل جهان از میان میرفتند و فقط پلانهای زمینی باقی میماندند هر ساختمانی را میشد از نو ساخت. زیرا پیش از آنکه پلان پلان شود، به شکل ایده در ذهن خلاق خالق آن وجود دارد. به هر حال، پلان فقط ثبت رویایی است در بیداری، رویایی که در آن ساختمان مورد نظر در محل مقرر خود برافراشته بوده است. بله، رویا. اما رویایی دقیق و عملی، که نگاشتهشدهاش را باید کسانی بخوانند که ذهنی به همین اندازه دقیق و علمی دارند. ) مقاله منطق پلان، سال ۱۹۲۸، ترجمه فرزانه طاهری(
خوب است بدانید که رایت به عقیده بسیاری، یکی از تاثیرگذارترین و بزرگترین معماران قرن بیستم است. تعداد مقالات و کتابهای زیاد او، خبر از معماری آگاه و دانشمند میدهد که در کارنامه خود حدود 800 بنا را نیز ثبت کردهاست!
اگر نگاهی به نوشتههای رایت داشتهباشید، که تعدادی از آنها در مجله آبادی ترجمه و منتشر شدهاست، نگاه او به طبیعت را درک خواهید کرد. رایت معتقد است باید زبان مصالح را شناخت و هر مصالحی خودش با زبانی مخصوص، از جای خود در ساختمان صحبت میکند. بیشترین آشنایی رایت با طراحی خانه، به دوران زندگی او با سالیوان بر میگردد، در خانهسازی به وضوح رد پای معماران ساحل شرقی در آثار رایت مشاهده میشود، یعنی افرادی مثل پرایس و مک کین، یا ریچار سن.
از طرفی، رایت به هیچ عنوان شخصیتی منفعل نبود و در برابر بسیاری از مشکلات و معضلات اجتماعی نیز قد علم میکرد تا حدی که میتوانیم در سالهای 1930، او را شخصیتی انقلابی-اجتماعی بدانیم.
خانه آبشار، اثری خارقالعاده از رایت
این اثر بیبدیل و جسورانه، در حوالی Bear Run Nature Reserve، در میلران اسپانیا در ارتفاع ده متری از جریان آبشاری 395 متری، بنا شدهاست. خانه آبشار، نمادی بارز از اعتقادات طراحی رایت است و نمایانگر نگاه طبیعتگرا و شاعرانه اوست. انسان، طبیعت و معماری! مفاهیمی پنهان در خانه آبشار، که رایت به زیبایی هر چه تمامتر آنها را به تصویر کشیدهاست. این خانه منتقدان بسیاری نیز دارد، ولی هیچ نقدی دلیل بر عدم موفقیت این اثر ماندگار نخواهد بود.
کارفرمای خانه آبشار، ادگار کافمن بود که این خانه را برای گذراندن تعطیلات آخر هفته در کنار همسر و پسرش میخواست. پسر کافمن، در مدرسه رایت در تلیسین محصل بود و آشنایی آنها از این طریق بود.
تعلق خاطر کافمنها به آبشار مذکور بسیار زیاد بود، یعنی در حدود 15 سال، این مکان برای آنها جایی تفریحی بود، و زمانی که قصد ساختن خانهای در جوار این آبشار را داشتند، از رایت خواستند تا ارتباطی بین خانه و آن در نظر بگیرد. ولی رایت، طراحی را با آبشار تلفیق کرد و ساختمان را درست بالای آبشار طراحی کرد، گویی آبشار و خانه دو جزء جدا نشدنی باشند و این خانواده در هر روز اقامتشان، در ارتباط مستقیم با آن قرار بگیرند.
میدانیم که این معمار بینظیر مدرن، علاقه زیادی به معماری شرق، به ویژه معماری ژاپن داشت و تاثیر این علاقه را در اغلب کارهای رایت مشاهده میکنیم. در خانه آبشار نیز، این معماری تا حد زیادی منبع الهام بودهاست. در خانههای ژاپنی، هارمونی بین انسان و طبیعت، ایجاد و یا حفظ شدهاست، رایت با تلفیق و در هم کشیدن خانه و آبشار، این مفهوم را به صورتی نوین عملی کردهاست و با زبان مخصوص به خود، الهام گرفته شده را جانی در پوستین بنا کرده.
در ابتدا قرار بود، خانه آبشار، فقط نظارهگر آبشار مذکور باشد، با اینحال، نزدیکی زیاد این دو در اثر نهایی، غرش آبشار و صدای آب را به داخل ساختمان آورد، به نوعی که انگار جوشش آبشار از درون خانه باشد و صدای آب، همواره احساس شود.
دیوید رایت، مرکزیت طراحی و محوریت آن را از شومینه شروع کرد. شومینه خانه آبشار یک شومینه معمولی نیست و جزئی از کانسپت کار است. در واقع، طراح با ایجاد شکافی در شومینه، مسیری برای ورود آب به خانه باز کردهاست و کمی پا را فراتر مینهد، از سوی دیگر، دودکشی بسیار بلند برای آن در نظر گرفتهاست که از بیرون، با خودنمایی خاصی، کانسپت را معرفی میکند.
دیگر نکات طراحی خانه آبشار
خانه آبشار، در دو بخش ساخته شد. در سالهای 1938 تا 1939، خانه اصلی و در سال 1939، خانه میهمان ساخته و تکمیل شد. خانه اولیه، از فضاهایی ساده تشکیل شدهبود، فضاهایی که مبلمان آنها نیز توسط رایت صورت گرفت، در واقع، رایت معتقد بود: “نمیتوانیم مبلمان و اثاث را چیزی مجزا از بنا بدانیم”. پس معماری با این طرز فکر و این میزان از حساسیت در قبال طراحی، مبلمان را بر عهده سایرین نخواهد گذاشت.
یک فضای نشیمن دلباز و گسترده، آشپزخانهای کوچک در طبقه اول، 3 اتاق خواب در طبقه دوم و اتاق مطالعه و خواب فرزند خانواده، در طبقه سوم، تشکیل دهنده خانه آبشار اولیه هستند. این فضاها، همگی، ارتباط با طبیعت را داشتند و فضای نشیمن، پلههایی دارد که به زیر آبشار میرود! رایت در این حد سعی در برقرار ارتباط میان خانه و آبشار داشتهاست.
رایت در خانه آبشار، به عمد راهروهایی باریک و تاریک ایجاد کردهاست، تا نوعی سلسله مراتب در گذر از آنها و رسیدن به فضاهای روشن بعدی حس شود و آن آزادی نهایی و لذت از برخورد با طبیعت، در کنتراست با این تنگی و تاریکی، معنا یابد.
برخی از فضاها سقفی کوتاه و در حد دو متر دارند، این موضوع باعث توجه بیشتر به پیرامون میشود. رایت پیوند فضاهای داخلی با طبیعت را به همینجا محدود نکردهاست و با تعبیه تراسهایی که به صورت کنسول طراحی شدهاند، خانه آبشار را به سمت طبیعت گسترش دادهاست. این تراسهای متعدد با گوشههایی گونیا شده، تندیسوار، به بنا زیبایی خاصی بخشیدهاند و بخشی به یاد ماندنی از خانه آبشار هستند.
برای پایداری سازهای تراسها، رایت از مهندسین سازه معتبری کمک گرفت و پیشنهاد آنها استفاده از مصالح دیگری برای آنها بود. مصالح کلی بنا، با سایت پیرامون ارتباطی خاص دارد و برای تراسهای خانه آبشار از بتن تحکیم شده استفاده شدهاست. اولین تجربه استفاده رایت از بتن برای یک بنای مسکونی به خانه آبشار بر میگردد، در ابتدا چندان تمایلی به این کار نداشت ولی مشخصات بتن مسلح به فولاد، او را قانع کرد تا از این مصالح در خانه آبشار بهره ببرد.
نمای خانه آبشار، طرحی افقی است که آجرها و تراسها آن را تقویت میکنند و پنجرههای این خانه منحصر به فرد نیز، هم در عملکرد و هم در زیبایی نقشی بهسزا ایفا کردهاند.
بسیاری، خانه آبشار را مظهر و نمادی از دیوید رایت میدانند و آن را شکوه بینقص یک معماری ارگانیک میشناسند. اگرچه شرایط خاص این خانه، یعنی در معرض برخی از موارد مضر برای یک ساختمان قرار داشتن، باعث میشود که این بنا نیاز به مراقبتهای ویژه داشتهباشد، با اینحال، این موضوع باعث نمیشود که آن را به عنوان یک شاهکار معماری نشناسیم و این هنر بزرگ از یک هنرمند فاخر را ستایش نکنیم.
خانه آبشار را باید در فصول مختلف به تماشا نشست تا قدرت یک معماری بینظیر را دریافت و یا در آن به تماشای طبیعت و شنیدن صدای آبشار مشغول شد تا پیوند عمیق آن با خواستههای انسانی را درک کرد.