سازه های پیچیده معماری در دستان زاها حدید
فهرست عناوین
زاها حدید نامی شناخته شده در دنیای هنر و معماری است، نخستین بانویی که توانست جایزه معماری پریتزکر را از آن خود کند. این معمار عراقی- انگلیسی، متولد 31 اکتبر 1950 بود و روزنامه گاردین، لقب ملکه انحناها را به او داد. او در کنار جایزه معماری پریتزکر، جایزه استرلینگ و نشان شوالیه Dame را نیز داشت. اگر نگاهی به ساخت و ساز ساختمانهایی که بر اساس طرحهای زاها حدید شکل گرفتهاند بیندازید، متوجه نوع خاص و ویژه معماری او خواهید شد. ساختارهایی که تقریبا به سازههای قبل از خود بیشباهت هستند و میتوانند نماینده تمام عیاری از سبک فولدینگ باشند.
معروفترین آثار زاحا حدید عبارتند از: مرکز ورزشهای آبی لندن، موزه هنر میشیگان در آمریکا و سالن اپرای گوانگژو در چین. برخی از آثار زاها حدید پس از مرگ او ساخته شدند و او طراحیهایی دارد که هنوز در دست ساخت هستند مانند استادیوم الوکره در قطر.
زاها حدید در سال 1950 در خانوادهای بسیار ثروتمند در بغداد متولد شد. پدر او صنعتگر و فعال سیاسی بود که فعالیتهای سیاسیاش رفته رفته شدت گرفت. او یکی از بنیانگذاران حزب ناسیونال دموکرات عراق بود و پس از کودتای 1958، وزیر اقتصاد عراق شد. در این میان مادرش هنرمند بود و اهل موصل. زاها به واسطه ثروت زیاد خانوادهاش در دهه 1960 برای ادامه تحصیل به یکی از مدارس شبانهروزی سوئیس رفت و پس از آن تحصیل خود را در انگلستان ادامه داد. سال 1972 بود که زاها پس از تحصیل ریاضیات در دانشکدهای آمریکایی در بیروت، به دانشکده معماری انجمن لندن وارد شد. بهره بردن از تدریس معمارانی مثل رم کولهاس، برنارد شومی و الیا زنگلیس بر روند حرفهای او بسیار موثر بودهاست.
این افراد نظر بسیار مثبتی نسبت به زاها داشتند. کولهاس او را “سیارهای در مدار خودش” توصیف کردهاست و زنگلیس معتقد است که او بهترین دانشجویی بوده که داشتهاست. او میگوید: ” زاها حدید بهترین دانشجویی بود که من داشتم. ما به او معمار «۸۹ درجهای» میگفتیم. هیچ چیز در طراحیهای او ۹۰ درجه نبود. زاها چشماندازی خاص به محیط داشت. تمام ساختمانهای طراحیشده توسط او به قطعات بسیار کوچک تقسیم میشدند. او علاقهی زیادی به جزئیات نداشت. بهعنوان مثال وقتی حدید یک راهپله میکشید، از شدت عصبانیت به حد انفجار میرسیدم. دید او روی تصاویر گستردهتر و نماهای بازتر متمرکز بود. وقتی کار به جزئیات میرسید، او میدانست که میتوان بعدا آنها را اصلاح کرد؛ و حق هم با زاها بود.”
مروری بر فعالیت کاری زاها حدید
فارغالتحصیلی او از دانشگاه در سال 1977 بود. او برای فعالیت در این زمینه به اساتید خود کولهاس و زنگلیس مراجعه کرد و در دفتر آنها در روتردام هلند مشغول به فعالیت شد. در جریان همکاری با کولهاس، او با پیتر رایس ملاقات کرد که نقش بسیار زیادی در پیشبرد طراحیهای زاها حدید داشت و در واقع یکی از مشوقین اصلی او در عرصه معماری محسوب میشد. زاها حدید، پس از آنکه توانست اقامت خود در انگلستان را اخذ کند، در سال 1980، دفتر معماری خود با نام ” دفتر معماری زاها حدید” را تاسیس کرد.
زاها از همان اوایل فعالیت معماری، تدریس هم میکرد. تدریس او ابتدا در انجمن معماری لندن بود و پس از آن در دانشگاههایی مانند کمبریج، هاروارد، کلمبیا، هامبورگ و … نیز تجربه تدریس داشت. طرحهای او در دنیای معماری نوعی انقلاب محسوب میشد و طرحهایی که میداد تا مدتها تیتر دنیای معماری بود، با اینحال در مراحل اولیه، آثار او ساخته نمیشدند و در حد طرح باقی میماندند. شاید این موضوع بیشتر به دلایل اقتصادی ساخت و ساز این سازهها مربوط بود.
در واقع عمده اعتبار او در این زمان، وابسته به تدریس در دانشگاههای معتبر بود. در سال 1988، زمانی که در نمایشگاهی از آثار ساختارشکنانه شرکت کرد ( نمایشگاهی که بانی آن فیلیچ جانسون بود)، به اوج شهرت خود رسید.
در ادامه به معرفی معروفترین آثار معماری زاها حدید خواهیم پرداخت؛ طرحهایی که در سالهای 1991 تا 2005 اجرا شدند. در واقع در این سالها بود که طرحهای او مورد توجه فعالان معماری قرار گرفت و طرحهای فولدینگ و فری فرم او، آغاز به خودنمایی کردند تا جهانیان با نوعی منحصر به فرد از معماری رو به رو شوند.
معماری ایستگاه آتشنشانی ویترا
کارفرمای این طرح که مربوط به سالهای 1991 تا 1993 است، رالف فلبام صاحب شرکت ویترا بود که در زمینه تولید لوازم خانگی فعالیت داشت. در این طرح، خطوط تیز در مرکز به هم میرسند. مصالح به کار رفته در این اثر معماری، بتن و شیشه است که شکوهی خاص به آن بخشیده. با اینحال، پس از اجرا شدن این طرح، تغییراتی در قوانین آتشنشانی آلمان رخ داد که باعث شد این ساختمان تغییر کاربری داده و به نمایشگاه تبدیل شود. این اثر برای زاها حدید حکم یک سکوی پرتاب را داشت.
معماری سکوی پرش برجزیل
این پروژه که در سال 1999 تا 2002 در کوههای اتریش ساخته شد، در واقع بازسازی یک سکوی پرش اسکی و کافی شاپ است. این سکو ساخته سال 1926 بود و در المپیک زمستانی 1964 و 1976 از آن استفاده شد. در این پروژه زاها حدید با یک چالش بزرگ زمانی نیز مواجه بود چرا که باید آن را در مدت 1 سال تمام میکرد. این ساختار در نهایت به صورت یک پل و برج اجرا شد.
معماری موزه هنرهای معاصر سین سیناتی
در جریان معماری این اثر، زاها حدید به رقابت با اساتید برجستهای پرداخت؛ از جمله رم کولهاس استاد خودش. او در این طراحی، پیروز میدان بود و توانست اولین زنی باشد که در آمریکا موزهای طراحی کردهاست. این اثر، یک کار گسترده نبود و متراژ بالایی نداشت ولی بستری بود تا توسط آن زاها حدید در سال 1997 تا 2000 بتواند شکوه معماری خویش را به نمایش بگذارد. در معماری موزه هنرهای معاصر سین سیناتی، زاها حدید مهارت خود در طراحی داخلی را نیز به نمایش گذاشت.
مرکز علوم فائنو، اثری از زاها حدید
این طرح که موضوع مسابقه طراحی در سال 2000 بود نیز، زاها حدید را پیشتاز میدان کرد و توانست با برنده شدن در این مسابقه نیز اثری را به نام خود ثبت کند. مرکز علوم فائنو واقع در ولفسبورگ آلمان است و چیزی که در طراحی آن بیش از هرچیزی مشهود است، المانهایی تیز است. این ساختمان شبیه به بناهای لوکوربوزیه است و روی یک پیلوت بتنی ساخته شدهاست. این مرکز در حجم بیشتر شبیه به یک کشتی است و این موضوع در طراحی داخلی نیز تاثیر گذاشته است و ستونهای زاویهدار در کنار سقفی از فلز، برای کاربر این موضوع را تداعی میکند که در یک کشتی قدم میزند.
موزه اوردراپگارد دانمارک
این پروژه، طرح بعدی است که در آن زاها حدید پیروز یک رقابت معماری بود. در واقع این اثر، یک ساختمان جانبی برای موزه اوردراپگارد دانمارک بود که طرح منتخب را زاها حدید ارائه کرد. این اثر ورودی سه ساختمان طراحی شده از قبل محسوب میشد و به قول زاها حدید ” مرکز عصبی” طرح بود.
در سال 2004، زاها حدید فقط با طراحی 4 اثر، برنده جایزه پریتزکر معماری شد. توماس پریتزکر در این رابطه گفت: ” اگرچه تعداد پروژههای او کم است؛ اما تحسینهای بسیاری را برانگیخته است و کارهایش نشاندهندهی آیندهی درخشان او هستند.”
پس از کسب این جایزه، زاها حدید وارد مرحله جدیدی از طراحیهای خود شد و در واقع اعتبار بیشتری در سطح جهانی پیدا کرد. او در بین سالهای 2006 تا 2010، پروژههایی بسیار مهم در سطح بینالملل طراحی کردهاست.
معماری پاویون پل زاراگوزا
در سالهای 1997 تا 2010، زاها حدید طراحی پل را نیز وارد برنامه کاری خود کرد. در این زمینه، رقیبان او افرادی مثل سانتیاگو کالاتراوا و یا نورمن فاستر بودند. بین سالهای 2005 تا 2008، طراحی پلی در زاگاروزای اسپانیا بر عهده حدید بود. در واقع این طراحی برای اکسپوی 2008 بود و در آن خطوط مورب و منحنی به کار رفته است. زاها حدید بار دیگر هنر خود را در این پل به کار گرفت و در ترکیب با محیط بیرونی، اثری حائز اهمیت ارائه داد.
موزه ملی هنرهای قرن 21
این موزه، یک معماری شاخص در شهر رم ایتالیا محسوب میشود و در طراحی آن، سیالیت و حرکت از کانسپتهای اصلی هستند. این موزه به MAXXI نیز معروف است. نکته جالب درمورد این پروژه ترکیب رنگ سیاه و سفید در آن است. حدید این اثر خود را اینگونه توصیف کردهاست : ” ترکیبی از برخورد، تداخل و آشفتگی”!
معماری سالن اپرای گوانگژو
در سال 2002، پیروز شدن دوباره زاها حدید در یک رقابت معماری، پای او را به طراحی در چین باز کرد! این ساختمان اپرا در زمینی به مساحت 70 هزار متر مربع طراحی شد و در فضای تجاری شهر گوانگژو قرار دارد.
این ساختمان از یک سالن اجرا با ظرفیت 1800 نفر و سالن تئاتر چند منظوره تشکیل شدهاست. همچنین یک راهروی شاخص در ورودی که فروشگاه و رستورانهایی آن را در برگرفتهاند در این اثر معماری مشهود است و باعث تقسیم این کار به دو بخش شدهاست. در این ساختمان الهام از طبیعت را میتوان دید. زاها حدید به این پروژه عنوان ” دو سنگ ریزه” را اطلاق کرد؛ چرا که ساختمانها آن، شبیه به دو سنگ بزرگ هستند که نمای آنها شیشه و گرانیت است.
این اثر یک طراحی خیرهکننده است که در ارتقای فضای شهری نیز نقشی اساسی ایفا کرد.