معماری کاخهای هخامنشی و باغسازی این تمدن
فهرست عناوین
هنر و معماری هخامنشی، یکی از تاثیرگذارترین موارد در بررسی تاریخ هنر ایران میباشد. معماری این دوران که بیشتر مشتمل بر ساخت کاخها و باغسازی است، یک معماری تلفیقی محسوب میشده است که از این نظر بسیار به معماری رومیان شبیه است. در واقع، هخامنشیان از این روی که توانسته بودند بر گستره زیادی از جهان حکمفرمایی کنند، از هنر و معماری سایر اقوام تاثر پذیرفتند و این تاثیر را در آثارشان به وضوح میتوان دید.
از طرفی، در این دوره، دربار ثروت بسیار زیادی داشت و همین موضوع باعث میشد که در ساخت و ساز، شاهد کیفیتی مناسب باشیم و هنر و معماری با اتکا به این ثروت و قدرت پیشرفت خوبی داشته باشد.
از سوی دیگر، هخامنشیان در گذر تاریخ، تاثیر خود را بر سایر ملل نیز گذاشتند و میتوانیم از معماریهای با کیفیتی یاد کنیم که با تاثیر از روشهای ساخت آنها و نگرششان ساخته شدهاند.
علاوه بر این، سلسله هخامنشی، در باغسازی ایرانی نقشی بسیار مهم دارند و میتوانیم اولین سازماندهی فضاهای باغ ایرانی را به آنها نسبت دهیم.
در ادامه، به بررسی دقیقتری از معماری کاخ و باغ در امپراتوری هخامنشی خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
معماری هخامنشی و کاخهای پاسارگاد
در 48 کیلومتری شمال تخت جمشید به محل اقامت کوروش کبیر، یعنی مجموعه کاخهای پاسارگاد میرسیم. این مجموعه، شامل بخشهایی مثل دروازه اصلی، تالار بار عام و کاخ مسکونی است. دروازه اصلی، تالاری ستوندار است که ستونهایی سنگی در دو ردیف چهارتایی آن را تشکیل دادهاند.
معماری کاخ و دروازه اصلی، مستطیلی است که سقفهای مسطح با اتکا بر ستون سنگی آن را پوشاندهاند. سقف تخت از ویژگیهای مهم معماری هخامنشی است.
در معماری این کاخ، ستونها از سنگ سفید بودهاند و شیاری نداشتهاند. پای ستون، عموما مربع شکل است و از سنگ سیاه ساخته شدهاست. سر ستون هم از سنگ سیاه بودهاست و شکل آن به صورت نیمتنه گاو نر با سر انسان یا اسب است.
همانطور که گفتیم در معماری این کاخ، ستونها بدون شیار هستند، با اینحال پایه آنها که سیاه رنگ است دارای نواری مدور و زینتی به رنگ سفید بوده است. سر ستون، کمی پیچیدهتر از قلمه و پای ستون است و در آن اشکال گاو نر، شیر و یا اسب را مشاهده میکنیم.
معماری تخت جمشید، بیشترین تاثیر را از معماری مصریان گرفته است با اینحال در پاسارگاد، برخلاف معماری مصری، بناها بر روی سکو نیستند و روی زمین شکل گرفتهاند. معماری پاسارگاد از بسیاری لحاظ اختلافی ملموس با سایر ساختارهای معماری هخامنشی دارد. دلیل این موضوع شاید این باشد که این مجموعه بیشتر اقامتگاهی است و نقش آیینی ندارد، یعنی مثل تخت جمشید که مهمانپذیر و آیینی بودهاست، نیست. در واقع در پاسارگاد، آرامش بیشتری بر فضاها حاکم است و گویا معماری آن در پی فخر فروشی و مواردی از این قبیل نیست.
معماری هخامنشی و کاخ داریوش
در بخش جنوبی تخت جمشید، کاخی بنا شده که کاخ آپادانا به آن راه دارد. این کاخ، همان کاخ هدیش است که معماری مخصوص به خود را داشتهاست. سکوی کاخ، تزئیناتی دارد که نمایشدهنده ارتش امپراطوری هخامنشی با لباسهای مخصوص به خود است و افرادی که حامل غذا، آذوقه و حیوان هستند نیز بر روی دیواره پلکان به تصویر کشیده شدهاند. دروازههای کاخ نیز تزئیناتی دارند که نشاندهنده زندگی روزمره دربار است. در این تصاویر شاه را میبینیم که خدمتگزاران چتری را بالای سر او حمل میکنند.
در پشت سر شاه و بر درگاه دیگر، دو خدمتکار دیگر به تصویر کشیده شدهاند که حامل حوله و عطردان پادشاه هستند. این مورد بسیار به نقش برجستههای مصری شبیه است.
کاخ سه درگاهی از معماری هخامنشی
کاخ اختصاصی داریوش در معماری تخت جمشید، نخستین ساختاری است که مخصوص اقامت شاه بوده است. در حکومت اردشیر، در انتهای حیاط رو به روی پلکان شرقی آپادانا، بنایی کوچک ساخته شد که ممکن است محلی برای ورود به حوزه کاخهای خصوصی بوده باشد. در واقع، با ماهیت نقش برجستهها در تخت جمشید تا حد زیادی به کاربرد برخی از بناهای آن پی برد. به همین دلیل به احتمال بسیار زیاد، تالار شورا، محل ملاقات شاه با بزرگان حکومتی بودهاست و نقوش برجسته از نجیبزادگان دال بر صحت این فرضیه است. به همین دلیل به این کاخ، کاخ شورا نیز میگویند.
یکی از نقوش برجسته یکی از دیوارهها، تصویری است از پادشاه که 28 نفر نماینده از سایر ملل، تخت او را بر دوش گرفتهاند. در این نقش برجسته مشخص است که در زمان ورود و خروج شاه، خدمتکارانی پشت سر او بودهاند که حوله و چتری باز را حمل میکردهاند. این نقوش به احتمال زیاد رنگی بودهاست و در سال 1933 هنوز آثاری بر جای بودهاست که نشان میداده پادشاه پیراهنی قرمز و کفشهایی آبی به تن داشتهاست. پلکانهای ورودی، نشاندهنده رابطه صمیمی ماد و پارس است چرا که در این نقوش این اقوام بسیار صمیمانه به تصویر کشیده شدهاند. همچین نمونهای را میتوان بر روی ظروف سلطنتی بلخ مربوط به 1500 سال قبل از این حکومت دید.
معماری هخامنشی و کاخ شوش
یکی دیگر از مهمترین ساخت و سازهای کاخ در هخامنشی، کاخ شوش است که در زمان داریوش ساخته شده. قسمتهای مختلف این کاخ عبارتند از: تالار بار عام، دروازه اصلی، تالار پذیرایی و اتاقهای مسکونی.
از نکات جالب در معماری کاخ شوش این است که در ساخت و ساز آن هنرمندانی از کشورهای مختلف دخیل بودهاند. افرادی از مصر، بینالنهرین و یونان در ساخت این قصر دخیل بودهاند و هنر خود را به کار گرفتهاند. اصول معماری کاخ شوش، تا حد زیادی به پاسارگاد شبیه است و تنها تفاوت این است که در شوش، ستونها شیاردار بوده و سر ستونهایی به شکل نیمتنه گاو دارند.
ارتفاع آنها از کف زمین 20 متر است. ایوانهای کاخ شوش، هر یک دو ردیف شش ستونی داشته و هر پایه، از نظر شکل و پرداخت متفاوت از پایه ستون دیگری بوده و در واقع به صورت گلدان وارونه ساخته میشده است.
رنگ ستونها احتمالا زرد روشن بوده و این رنگ باعث مرمرین به نظر رسیدن آنها میشده است. از طرفی، سنگ آهک دارای ایراداتی است که آن را نیز پنهان میکند.
معماری کاخ آشوکا
در شمال شرق هند، در پاتالی پوترا، کاخی قرار دارد که معماری آن کاملا منطبق با نظام هخامنشی است؛ یعنی کاخ آشوکا، در ایالت بهار هند.
از طرفی، ستونهای یادبود آشوکا نیز همگی متاثر از ستونهای تخت جمشید و کاخهای هخامنشی در سرتاسر هند ساخته شدهاند. علاوه بر این، تاثیرات زیاد هنر و معماری هخامنشی بر آثار موریایی هند نیز قابل بررسی و اثبات است و این آثار، تاثیرات قابل توجهی از هنر هخامنشی گرفتهاند.
باغسازی ایرانی، ارتباطی جالب توجه با هنر هخامنشی دارد و در بررسی ریشههای باغسازی ایرانی، گذر از هخامنشیان امری اجتنابناپذیر است. در همین راستا در ادامه به توضیح مختصری در اینباره خواهیم پرداخت.
باغسازی ایرانی و معماری هخامنشی
در دوران باستان، ایرانیان رابطهای بر مبنای باغ بهشت و باغ شهر با طبیعت داشتهاند. در واقع ایرانیان این مفاهیم را نمادی از سر منشا حیات و هستی، حاصلخیزی و عاملی برای تسخیر و تسلط بر جهان بیرون میدیدند.
در ایران باستان، بقای شهر، در گرو وجود باغ بودهاست. اگر بخواهیم سری به اولین منابع در این راستا بزنیم و به بررسی تاریخ باغسازی در ایران بپردازیم، باید به تاریخ قوم آریا، تورات و یا ثبتهای نویسندگان یونانی مراجعه کنیم. بر اساس این نوشتهها، خانهها در ایران غالبا با باغهایی احاطه میشده است و به این باغها پردیس میگفتهاند. پردیس به معنای باغ و بوستان است و ریشه لغات پارادایز، پالیز و فردوس را نیز باید در همین واژه جست.
جالب است بدانید که نخستین باغ ایرانی را منوچهر احداث کردهاست( منوچهر پادشاه پیشدادی)، ولی اگر بخواهیم بهترین نمونه از باغ ایرانی را نام ببریم، باید به ساسانیان و هخامنشیان رجوع کنیم.
بر این اساس، باید باغ پاسارگاد را نام برد که یکی از بهترین و اولین نمونهها از باغ ایرانی پیش از اسلام است. طرح چهارباغ، اولین بار در باغ پاسارگاد دیده شدهاست. چهارباغ، اساس باغسازی ایرانی است.
از طرفی، باغهای منسوب به داریوش، باغ خشایارشاه و باغ اردشیر دوم نیز مربوط به معماری هخامنشیان هستند که از مهمترین آثار این دوران محسوب میشدهاند. کاراکترهای باغسازی هخامنشی عبارتند از: باغ مقبره، باغ کوشکها( باغهای سلطنتی) و ساتراپیها( باغهای متعلق به موبدان).
تداوم این باغسازیها را میتوان در هنر ساسانیان دید که باغهایی نظیر باغ اردشیر ساسانی، تاق بستان، عمارت خسرو و … گواه آنند.
باغ در معماری ایرانی، تصویری از جهان جاودانه است و این بسیار شبیه به باور بینالنهرین در این رابطه میباشد. در واقع جهانبینی ایرانیان نسبت به باغ یک دیدگاه معنوی است که این موضوع در ساخت و ساز، تاثیری عیان داشتهاست. از ویژگیهای مهم باغ ایرانی، تقارن و محصور بودن آن است و کاشت آنها نیز منظم بودهاست که در معماری مصر و بابل نیز شاهد این موضوع هستیم.
در این نوشتار از وبسایت دکتر بخشی، سعی کردیم مهمترین کاخهای هخامنشی و بنیاد باغسازی این سلسله را معرفی کنیم. هخامنشیان از مهمترین دورههای تاریخی ایران هستند که مطالعه هنر و معماری آنها، از جذابترین بخشهای مربوط به این حکومت است.
برای آشنایی با سایر آثار معماری مربوط به دورههای تاریخی مختلف ایران و جهان، به دیگر مقالات و بلاگ ما مراجعه کنید و نظرات خود را نیز با ما در میان بگذارید.