دوناتو برامانته، پلی برای گذر به رنسانس متعالی
فهرست عناوین
دوناتو برامانته، معماری که گذار از رنسانس اولیه به متعالی را میتوان به وضوح در آثار او دید. وی، فعالیتش را با کار در میلان و کلیسای سنت ماریا و سنت ساتیرو آغاز کرد. در واقع او نمای کلیسای سنت ساتیرو که متعلق به قرن 9 میلادی است را به سبک رنسانس اولیه، دوباره طراحی کرد. در این کلیسا گچبریهای کلاسیک را مشاهده میکنیم و نیمستونهای آن، به روش مطبق اجرا شدهاند.
این سازه، مفهومی کلاسیک از سازماندهی دارد و در کنار آن، حسی ناملموس از ترکیب قطعات غیر مرتبط، آن را در تعادل قرار دادهاست. فضای داخلی کوچک این کلیسای برامانته، پلانی مرکزی دارد که که مربع آن به چلیپای یونانی تبدیل شدهاست.
نیایشگاه این کلیسا، توسط یک فضای چهارگوش به کلیسای بزرگتر وصل شدهاست. در محل تلاقی شبستانها و بازوهای جانبی که با طاق گهوارهای مسقف شدهاند، گاه گنبدی وجود دارد. خیابان مجاور کلیسای سنت ساتیرو، نوعی محدودیت در طراحی برای دوناتو برامانته ایجاد کردهاست و به همین دلیل محراب و صدر کلیسا را نداریم و پلان T شکل است.
دوناتو برامانته، از معمارانی است که قوانین بصری رنسانس را به خوبی میشناسد و و با تکیه به این آگاهی این مشکل را رفع کردهاست. در دیوار انتهایی این کلیسا، نقش برجستهای بر روی دیوار نقش بستهاست که نوعی عمق خلق کرده. این کار، تداعی کننده صدر کلیساست. تلاقی این مورد با سقف گهوارهای، تداعیگر پلان چلیپایی کامل است.
در 1499 میلادی، دوناتو برامانته به رم مهاجرت کرد، جایی که او را وارد فاز جدیدی از زندگی و طراحی کرد. در حقیقت از اینجاست که نقش اساسی و پر رنگ او در رنسانس متعالی آغاز میشود.
دوناتو برامانته، از پیشگامان رنسانس متعالی
دوناتو برامانته، یکی از پیشگامان تاثیرگذار رنسانس متعالی در ایتالیا محسوب میشود. او مسئول بازسازی رواق صومعه سنت پی یترو در مانتوریوی در رم شد، و در این فرآیند باید آن را به نیایشگاهی کوچک تبدیل میکرد.
از میان مدارک باقی مانده، ترسیمات و نقشههای دوناتو برامانته، میفهمیم که تنها نیایشگاهی که ساخته شدهاست نیایشگاه تمپیتو است، یعنی این هنرمند اتودهای بیشتری داشته ولی به مرحله ساخت نرسیدهاند.
ترسیماتی از دوناتو برامانته وجود دارد که در آنها، فضایی مدور میبینیم که با حلقههایی از ستون احاطه شدهاند. این الگو، منطبق است با نظم موجود در اطراف نیایشگاه و ایوان 16 ستونه آن که پیشانی ساختمان را حمایت میکند. نکته جالب توجه این است که این ترسیمات از دوناتو برامانته، روح رنسانس متعالی را در خود دارند ولی هرگز اجرا نشدهاند.
در این ساختمان، تالاری مرکزی و سرپوشیده داریم، که فضایی است استوانهای شکل. این استوانه از رواق اطراف خود ارتفاع بیشتری دارد و و گنبدی نیمکرهای آن را پوشاندهاست. نسبتهای رنسانس و قوانین ریاضیوار آن در اینجا نیز حاکم است. نسبت ارتفاع به عرض در نما 3:5 است. این نسبت را در نمای تالار استوانهای بالای ایوان نیز میبینیم.
از سوی دیگر، نسبت عرض کل بنا ( با احتساب گنبد) به ارتفاع آن، 3:4 است. در تالار استوانهای شکل (ساقه گنبد)، این نسبت 2:3 است و اگر گنبد را نیز در نظر بگیریم، 2:4 است.
عرض رواق ستوندار در این نیایشگاه، با ارتفاع تالار استوانهای یکسان است و در نهایت اگر دیگر خطوط را از نظر بگذرانیم و به آنالیز ابعاد آنها بپردازیم، شاهد نسبت طلایی 1:1.618 خواهیم بود.
در مورد فضاهای داخلی این اثر از دوناتو برامانته ذکر این نکته ضروری است که هشت نیم ستون فضای داخلی، به صورت جفت آرایش شدهاند و جداکننده قاب پنجرهها و طاقچههای بزرگتر از یکدیگر هستند.
در بالای این نیم ستونها، در ساقه گنبد، 8 پنجره مشاهده میشود. علاوه بر این موارد، در زیر زمین، نیایشگاهی مدور وجود دارد که دسترسی آنها از دو پلکان که در پشت ساختمان هستند فراهم شدهاست.
در رابطه با ساختمان پمپیتو نکتهای جالب توجه وجود دارد، سبک کلاسیک حقیقی را در سازماندهی و یکپارچگی فضاها به وضوح میبینیم ولی این ساختمان بر اساس هیچ نمونه موجودی از روم باستان ساخته نشدهاست. اگر چه با فضایی کوچک مواجه هستیم، ولی طراحی بسیار فنی و غنی آن در کنار پیچیدگیها، قدرتی بصری به فضا بخشیدهاست که بازگو کننده پیشرفتهای متعاقب رنسانس متعالی است.
کلیسای جامع سنت پیتر و دوناتو برامانته
یکی دیگر از کارهای این معمار تاثیرگذار در رنسانس متعالی، تهیه پلانهای کلیسای سنت پیتر در رم است. برامانته در این طراحی، کمی پیچیده عمل کردهاست. این پلان مرکزی، شامل گنبدی روی تقاطع پلان و چند بازوی شعاعی همسان است که تشکیلدهنده چلیپایی یونانی هستند.
شروع ساخت این کلیسا بر اساس پلانهای دوناتو برامانته به سال 1506 میلادی بر میگردد. پس از آن تغییرات زیادی را به خود دید و طراحانی به صورت پی در پی تغییراتی را در آن اعمال کردند ولی این کلیسا هنوز مفاهیم اولیه طراحی خود را در وجه یک اثر از رنسانس متعالی حفظ کردهاست.
نکته جالب توجه دیگر این است که، تغییر پلان به شکل چلیپا، به دلیل باور مقامات واتیکان در آن زمان است، به این صورت که آنها معتقد بودند، پلان مرکزی، متحمل کافرکیشی رومیان است و با اعمال پلان صلیبی، این موضوع را برطرف میکردهاند! در نهایت میکل آنژ در 1542 میلادی و کارلو مادرنو در قرن 17، تغییراتی بر این اثر از دوناتو برامانته در رنسانس متعالی ایجاد کردهاند. تغییرات آنژ بیشتر بر روی پلان و تغییرات مادرنو بر جزئیات معماری و آرایهها اعمال شدهاست.
کاخها در رنسانس متعالی
کاخها در رنسانس متعالی به معنای خانههای شهری هستند، در مقیاسی مجلل. ویلاهای حومه شهر رنسانس متعالی نیز توسط اشرافزادگان و خانوادههای ثروتمند و پرنفوذی ساخته میشد که بزرگترین حامیان هنرمندان در آن زمان بودند.
آنتونیو دا سانگالوی کوچک، مامور ساخت کاخی بزرگ برای خانواده فارنیسه شد. او به سبک کاخهای فلورانسی پیشین، بلوکی متقارن در اطراف حیاط مرکزی طراحی کرد و به شکلی فوقالعاده عالی از عناصر کلاسیک رومی در طراحی خود بهره برد. در واقع این عناصر در این اثر از رنسانس متعالی، در مقایسه با آثار معماران رنسانس اولیه، بسیار عالی به کار برده شدهاند. در رنسانس اولیه این ترکیبات به نسبت رنسانس متعالی، جالب نیستند.
در کاخ فارنسیه، ورودی از راهرویی عریض و تونلمانند میگذرد. این راهرو با تاق مسقف شدهاست و و 6 ستون دوریک در دو سوی آن قرار دارند. ستونهایی قدیمی از جنس سنگ مرمر قرمز مصری که از میدانهای عمومی روم باستان و یا خرابههای فوروم استخراج شدهبودند و در این اثر از رنسانس متعالی مشهودند.
در سوی دیگر در این کاخ از رنسانس متعالی، حیاط مرکزی روشنی وجود دارد که در محور طولی آن، یک خروجی به سمت باغ پشتی قرار دارد. حیاط مربع شکل، ایوانی ستوندار دارد که با نظمی کلاسیک در سه طبقه در پیرامون آن قرار گرفتهاست.
در کاخهای فلورانسی، قوس مستقیم روی ستون قرار نمیگیرد، بلکه روی جرزهای مستحکمی واقع میشود که متکی به ستون هستند و تا پیشانی بنا بالا میروند. این سیستم مخصوص آمفیتئاترهای روم باستان است و به حیاط وجههای استوار بخشیده و در سوی دیگر، مسئله گوشهها را نیز حل میکند.
از نکات دیگر در رابطه با این بنا باید به تفاوت سبک پلان طبقات اشاره کنیم. در طبقه اول، سبک دوریک ،در طبقه دوم سبک ایونیک و در طبقه سوم سبک کرنتین!
قبل از ساخت این بنا، میکل آنژ مسئول شد تا تغییراتی در این اثر از سانگالو ایجاد کند. این موضوع باعث پیچیدگی بیشتر این بنای رنسانس متعالی شد. بعضی از قوسها حذف شدند و و نیمستونهایی کرنتین جایگزین آنها شد و در سوی دیگر، پنجرههایی با سنتوریهای منحنی شکل نیز به کار اضافه شد.
در این اثر، پنجرههایی را میبینیم که بعضا کوچکتر از سایرین هستند و روشنایی میان طبقه دوم و سوم را فراهم میکنند. این پنجرهها بخشی از کتیبه عمارت فارنیسه هستند.
کاخ فارنیسه میکل آنژ در برابر سانگالو
همانطور که گفتیم، کاخ فارنیسه از موارد مشهور در رنسانس متعالی است که طراحی آن با سانگالو آغاز شد و با میکل آنژ به پایان رسید. وازاری، از مورخان هنر رنسانس در این باره اشاراتی دارد. روزی میکل آنژ برای بازدید از مدل چوبی سانگالو به سنت پیتر میرود و با طرفداران سانگالو مواجه میشود، این افراد رضایت خود را از اینکه ساخت بنا به سانگالو محول شدهاست اعلام میکردند و از الگوی مطلوب مزرعه به جای مرتع دفاع میکردند. میکل آنژ که در پاسخ به آنها گفتارشان را تایید میکرد، نزد دوستی گفته بود که این مدل برای گاو و گوسفندانی خوب است که سر رشتهای از هنر ندارند!!
این موضوع و اینکه در نهایت اصلاحات کاخ توسط میکل آنژ انجام شد، داستانی رقابت برانگیز از رنسانس متعالی است. در واقع هنرمندان این عصر رقابتی پایاپای با یکدیگر داشتند و در تمامی منابع از غرور زیاد این افراد و برتری جویی آنها صحبت به میان آمدهاست.
در رابطه با کاخ فارنیسه و تاثیرات آن بر رنسانس متعالی باید بگوییم که قرنیز بیرونی بنا که نقطه پایانی سقف در بیرون محسوب میشد، کامل نشدهبود که سانگالو از دنیا رفت و این اثر ناتمام ماند. پس میکل آنژ گزینه بعدی برای تکمیل کار بود. پاپ پل دوم، برای میکل آنژ احترام بسیار زیادی قائل بود و به همین دلیل او مسئول ادامه طراحی شد. میکل آنژ تغییرات بسیاری بر کاخ اعمال کرد. در فضای داخلی و خارجی اثرات نگاه آنژ به راحتی دیده میشود.
اضافه کرن پنجرههایی بزرگ و زیبا، قرنیزهای پر تزئین در بالای پنجرهها و ایجاد خلاقیتهای زیاد در این نمونه از رنسانس متعالی، بخشی از تغییرات جالب توجه بود که میکل آنژ انجام داد و این اثر را به یکی از ماندگارترین آثار اروپا تبدیل کرد.