رقص سازه در دستان سانتیاگو کالاتراوا
فهرست عناوین
در سال 1951، در والنسیای اسپانیا، فردی به دنیا آمد، که یکی از تاثیرگذارترین معماران عصر حاضر است! فردی که سازه برای او از معماری جدا نیست و اوج نمایش سازه در بنا را میتوان در آثار او دید؛ سانتیاگو کالاتراوا! معماری اسپانیایی که بسیاری او را از برجستهترین طراحان میدانند.
کالاتراوا که نامش از شوالیههای اسپانیایی برگرفته شده، در 17 سالگی آموختن هنر را آغاز کرد و پس از آن، بعد از تحصیلات، در سال 1981 در زوریخ تخصص خود در زمینه معماری را به صورت جدی شروع کرد. او از خانوادهای به نسبت اشرافی است و خانوادهاش در زمینه صادرات وسیع کشاورزی مشغول به فعالیت بودند.
اگر بخواهیم از کمی قبلتر به معرفی کالاتراوا بپردازیم، باید به دوران کودکی او سری بزنیم. او در 8 سالگی به مدرسه هنر و صنعت رفت و مهارت کشیدن فرمها را مدیون آن زمان است. پس از به پایان رساندن تحصیلات خود در والنسیا به پاریس رفت تا در بومشناسی ادامه تحصیل دهد و زمانی که متوجه شد علاقهای به این رشته ندارد، از آن فاصله گرفت، به والنسیا برگشت و وارد دانشکده تکنیکهای ساختمانی شد. او در این دانشکده تالیفاتی نیز انجام داد. کالاتراوا به ریاضی علاقه شدیدی داشت و در مواجهه با آثار قدیمی با قوانین ریاضی، متوجه شد که میخواهد ریاضی را وارد آثارش کند.
پس از به پایان رساندن تحصیلات در مدرسه هنر و معماری و گرفتن مدرک کارشناسی از پلیتکنیک والنسیا، کالاتراوا در موسسه تکنولوژی فدرال سوئیس، مقاطع تحصیلی تکمیلی خود تا دکترا را به پایان رساند و در سال 1975 برای مطالعات سازه به موسسه فنی فدرال زوریخ در سوییس رفت.
کالاتراوا در سال 1981، زمانی که تز دکترای خود را در رشته مهندسی سازه با عنوان چین خوردگی قابهای سه بعدی به پایان رساند، توانست فعالیت خود به عنوان معمار را به صورت جدی آغاز کند.
آغاز دوران حرفهای فعالیت سانتیاگو کالاتراوا
اولین دفتر او در زوریخ تاسیس شد، جایی که او توانست به سرعت مهارتهای طراحی خود را به نمایش بگذارد و تحسین همگان را در طراحی پل برانگیزد. در واقع فعالیت او با طراحی پل باخ درودا در سال 1984 در بازیهای المپیک بارسلونا آغاز شد.
یک شاهکار تکرار نشدنی از این معمار بزرگ، پل زیبای آلامیلو است که در سال 1992 طراحی شد و پس از آن میتوان پلهای بیلبائو و آلامدا در سالهای 1997 و 1995 را عنوان کرد که اثباتی بر تواناییهای خارقالعاده کالاتراوا هستند.
کالاتراوا دومین دفتر خود را در سال 1989 در پاریس تاسیس کرد و این موضوع همزمان بود با طراحی ایستگاه فرودگاه لیون. این پروژه در سال 1994 بهرهبرداری شد. در همین حین بود که او یک پروژه معماری در تورنتو را نیز پذیرفت، یعنی عمارت BCE.
ولی ماجرا به همینجا ختم نشد و در سال 1991، کالاتراوا سومین دفترش در والنسیا را بنیان نهاد، این تاسیس همزمان بود با آغاز طراحی شهرک علم و هنر که مجموعهای فرهنگی است و کمی با کانسپتهای قبلی او متفاوت است.
نحوه نگاه کالاتراوا به معماری و ساخت و ساز
کالاتراوا، ساختارشکنی ویژهای را دنبال میکند که آن را میتوان به وضوح در آثارش دید. در واقع، بلند پروازیهای کالاتراوا او را عقب ننشاند و او با جسارت هرچه تمامتر، ایدههای خود را به اجرا درآورد. این روحیه ساختارشکنانه، به جد یکی از بزرگترین و بیمانندترین خصوصیات اوست. کالاتراوا در سطح بینالمللی شیفتگان بسیار زیادی دارد و افراد زیادی هستند که او را نمونه بارز یک مهندس خلاق در عرصه معماری و ساخت و ساز میشناسند.
اگر بخواهیم بیشتر از سبک معماری او بگوییم باید اشاره کنیم که این معمار خلاق، در بستر معماری مدرن، زبان خاص خود را دارد و در عین حال از هر معماری که زبان خاصی در طراحی داشته، مثل گائودی، بهره بردهاست.
حس سبکی و دلبازی بناهای طراحی شده توسط کالاتراوا و استفاده از شیشه و ساختارهای سبک باربر توری، مخاطبین را با شفافیت و سیالیت آثار او مواجه میکند.
آثار او، حاصل درک عمیق او از مصالح و شناخت رفتار آنهاست و در کنار آن، حاصل درک صحیح نیروهاست. اگر به آثارش نگاهی بندازیم، انحنا و خمیدگی را جزئی اساسی از آنها خواهیم یافت.
نکته جالب توجه دیگر در رابطه با کارهای کالاتراوا این است که او در اوج استفاده از تکنولوژی و دانش نوین ساخت و ساز، روح کارهایش را حفظ میکند و آثار او مثل شعری نو با مخاطب ارتباط برقرار میکنند. سانتیاگو کالاتراوا از جمله معمارانی است که با درک مفهوم انسان، به سمت طراحی رفته و علاوه بر تاثیر تمام موارد، موارد مربوط به شناخت انسان را به صورت ویژهای بر طراحی خود موثر میداند.
در ادامه به بررسی برخی از آثار جذاب او میپردازیم.
بررسی کارخانه YSIOS
ساختمان این کارخانه کاملا با لنداسکیپ اطراف ترکیب شدهاست ولی خود نیز تندیسی است که میتواند به صورت مستقل عمل کند و به معرفی خود بپردازد. رویکرد کالاتراوا در این طراحی، طراحی ساختمانی است که نشانهای برای محصول جدید کارفرما باشد و نیازهای کاربردی را نیز برآورده نماید.
سایت این مجموعه از توپولوژی ناهمواری برخوردار است و اختلاف شیب چیزی در حدود 10 متر است. از طرفی، نیمی از سایت با تاکستان پوشیده شدهاست.
کالاتراوا در این طرح، سطوح و حجم را در تعاملی پویا با سایت قرار داده و از لند اسکیپ در طراحی کلی کارخانه بهره بردهاست، به صورتی که این پستی و بلندیها خود را در انحناهای ساختمان نشان میدهند.
در این طرح شاهد شکلی سینوسی در پلان و نما هستیم و دیوارهای بتنی باربر با طول 196 متر، در فاصله 26 متری از هم، سازه را نگه داشتهاند.
کالاتراوا در دیوار جنوبی از از الوارهای باریک سرو استفاده کردهاست که نصبشان به صورت افقی است، این الوارها در استخرها انعکاسی از بشکههای شراب را تداعی میکنند. استخرهای این مجموعه، از سرامیک سفید شکسته هستند و روی آنها پلی گرانیتی است که با آنها میتوان به تاکستانها دسترسی داشت.
جذابیت دیگر این طرح کالاتراوا، کنتراست آلومینیوم سقف و چوب نما است.
نور خورشید، بر روی سقف جلوهای دارد که تاکید بر حجم را منجر میشود.
اما نمای شمالی این مجموعه، متشکل از پنلهایی پیش ساخته و بتنی است که با عرض کم مستقر شدهاند و در نمای غرب و شرق، صفحاتی آلومینیومی را میبینیم که از خطوطی ممتد پوشیده شدهاند.
سقف با آن ساختار زیبای سینوسی خود، از تیرهایی چوبی تشکیل شدهاست که رخ بام سینوسی دیوارها آنها را تقویت میکنند و عامل پیوستگی نما نیز است.
در نهایت، در برخورد با این اثر از کالاتراوا، گویی با موجی سطحی برخورد داشتهاید که سطوح محدب و مقعر را با هم ترکیب کردهاست.
ساختمان کشیدگی شرقی غربی دارد، دو ورودی در نماهای جانبی داشته و در مرکز آن، سقف محل بازدیدکنندگان پیش آمده و بالکنی رو به تاکستان ایجاد کردهاست.
مساحت کل این پروژه 72000 متر مربع است که زیربنای آن با استخرها 15384 متر مربع بوده و مساحت اصلیاش، 8000 متر مربع است.
موزه هنر میلواکی، اثری جذاب از کالاتراوا
. در سالهای 1991 تا 2001 اولین اثر کالاتراوا در آمریکا که موزه هنر میلواکی است ساخته شدکه به الگویی برای هنرمندان معمار تبدیل شد و پس از احداث آن، به میزانی تحسین هنرمندان این خطه را برانگیخت که بلافاصله سر تیتر مجلات معماری و مقالات بسیاری شد. این مجموعه هنری بینظیر، غرفههایی متنوع دارد و سازه آن متحرک و بادگیر بوده و با قابلیت باز و بسته شدن، به مثابه یک پرنده بزرگ، طنازی میکند و ظرافت و اقتدار را تواما به نمایش گذاشتهاست. بسیاری این اثر را تداعیگر کشتیهای قدیمی میدانند و قابلیت باز و بسته شدن آن، از مشخصات جذاب آن است.
عرض ساختمان 37 متر است و با طول 134 متر و ارتفاع 11.3 متر، همچنان از جذابترین سازههای آمریکا شناخته میشود که کالاتراوا به این سرزمین هدیه دادهاست.
پل آلامیلو در اسپانیا
همانطور که در ابتدا گفتیم، یکی از مهمترین و شناختهشدهترین آثار کالاتراوا، پل آلامیلو است که از جاذبههای توریستی اسپانیا محسوب میشود و افراد بسیاری همه ساله جذب زیباییهای این سازه شده و برای بررسی آن از نزدیک به این کشور میروند.
در سال 1992، اسپانیا میزبان نمایشگاه اکسپو بود و ساخت پلهای جدید بخشی مهم از تدارکات بود. پلهایی که بتوانند دسترسی به جزیره متروکه را از رودخانه گادالکویویر، تامین کنند. به همین منظور در همان سال این پل احداث گردید. در واقع عملیات ساخت از 1989 آغاز شدهبود و در 1992 بود که به بهرهبرداری رسید.
پل آلامیلو، با 200 متر طول، 35.5 متر عرض و یک تک ستون به طول 142 متر، پلی است متکی به کابل که رشته کابل، پایداری آن را تامین کردهاند.
رنگ سفید که به نوعی از امضاهای کالاتراوا است را در این پل نیز مشاهده میکنیم.
سانتیاگو کالاتراوا، معماری است که به جامعه مهندسین، جسارت قرین با دقت را آموختهاست و سازههای بینقص او در نهایت پایداری، مهر تثبیتی است بر این موضوع که در آمیختن دانش سازه و هنر معماری، جاودانگی را در پی خواهد داشت، همان چیزی که در آثاری بسیار قدیمی مشاهده میکنیم که دانش ریاضی در معماری، توانستهاست آثاری جاودان خلق کند.
سانتیاگو کالاتراوا از معمارانی است که با دانش تخصصی خود در سازه، به صورت عملی هنری را به نمایش گذاشتهاست که در آن بنا از سازه جدا نبوده و سازه همان معماری است.